در خصوص بکارت مطالب زیادی خوانده یا شنیدهاید. اما ترکیب بکارت ذهنی شاید برایتان تازگی داشته باشد.
در این مقاله از سلامتزیستی قصد داریم در خصوص بکارت ذهنی در دختران و عوارض آن صحبت کنیم.
خیلی از دختران بامطالعه کتاب، ورود به دانشگاه یا بخشهایی از جامعه، مطالعه سایتهای اینترنتی و غیره متوجه میشوند که بسیاری از آموزهها یا تاثیراتی که از خانوادهشان گرفتهاند، درست نبوده است و نقصهایی دارد. در جامعه ایرانی در خصوص دخترانت و رفتارهایی که باید از خودشان نشان دهند همیشه سختگیریها و محدودیتهای بیموردی وجود داشته است. مثلا اینکه با صدای بلند نخندند. با پسران دیگر صحبت نکنند و یا همیشه و در هر کاری زیر نظر پدر یا برادرشان اقدام کنند.
درواقع بیشتر پدر و مادرها سعی دارند با ایجاد یک ترس اغراق گونه از جنس مخالف و جامعه بیرون و گفتن اینکه مردان هوسران هستند و یا جامعه خرابشده است، دختران را سرکوب کرده و تحت کنترل خودشان نگهدارند. خانوادهها آگاهانه یا ناخودآگاه با گفتن این موارد دختران را منزوی و بدون اعتمادبهنفس بار میآورند و باعث میشوند که یک ترس بیدلیل و همیشگی در وجود آنها نسبت به جنس مخالف به وجود بیاید.
همانطور که گفتیم بیشتر دختران بامطالعه یا تحصیل یا ورود به جامعه میتوانند این ترس بیمورد را کنار بگذارند و بدون تصور غلط یا نگاه بدبینانه نسبت به جامعه به زندگیشان ادامه دهند. درحالیکه عده کمی از دختران به دلیل نداشتن دسترسی به اطلاعات کافی یا شخصیت محطاتگونه یا والد محوری که دارند، به آموزههای خانوادگیشان پایبند مانده و آنها را کنار نمیگذارند.
در فضایی که جنس مخالف و تمام سیستم فکری او هوسگونه و اشتباه است، داشتن تمایل و نیاز جنسی برای دختران هم صورتی صد برابر زشتتر دارد. به همین خاطر است که آنها ترجیح میدهند این نیاز را درون خود خاموش کنند و طوری وانمود کنند که چنین خواسته و تمایلی ندارند. درواقع دختران اینگونه به سیستم آموزشی خانواده مبنی بر پاک و ایزوله نگهداشتن دختران پاسخ میدهند و تعارضی که در خودشان برای داشتن ارتباط عاطفی و جنسی با جنس مخالف در مقابل رفتارهای منعکننده خانواده دارند را از بین میبرند. این رفتار بهنوعی بکارت ذهنی نامیده میشود.
بکارت ذهنی از بکارت جسمی هم مهمتر است. چراکه باعث میشود فرد بعد ازدواج هم باز نتواند به افکار غلط خود در خصوص نیاز جنسی غلبه کند و بهنوعی آن را سرکوب کند. این افراد عملا حس میکنند نیازی به رابطه جنسی ندارند و حتی بدتر از آن رابطه جنسی را تنها برای مرد میدانند و کار خودشان را تنها ارضا او میدانند. این افراد ممکن است بهکل رابطه جنسی را برای خودشان منع کنند یا اینکه تسلیم نیازهای همسرشان شوند و تنها برای پاسخ دادن به نیازهای او و نه خودشان رابطه جنسی برقرار کنند.
البته رفتارها و برخوردهای طرف مقال هم اهمیت زیادی دارد. ممکن است او هم نسبت به دختر نگاه شکارچی و فریبگر داشته باشد. به عبارتی آموزههای خانواده میتواند باعث شود پسر هم بهنوعی نقش سو استفاده گر یا جنس برتر پیدا کند و به نیازهای دختر توجهی نکند. به عبارتی او جدایی گری و تمایل نداشتن به رابطه جنسی از طرف دختر را عادی و اصولی بداند و آن را بپذیرد. از طرفی نداشتن شناخت کافی پسران از دختران و جدایی آنها از هم از بچگی و سن دبستان به این وضعیت دامن میزند.
خبر خوب این است که در سالهای اخیر باوجود شبکههای اجتماعی و رسانهها این ناآگاهی کمتر شده و والدین دانش بیشتری برای تربیت درست فرزندانشان پیداکردهاند. البته بچهها هم میتوانند غلط را از درست تشخیص دهند و متوجه اشتباه بودن آموزههای والدین میشوند و حرف اشتباه و ناحق را نمیپذیرند. بهاینترتیب اکثریت از این آسیب مصون میمانند. اما متاسفانه هنوز در روستاها و شهرستانها یا بعضی از خانوادههای سنتی و بسته هنوز این افکار وجود دارد و دختران نیز به خاطر شرایط فرهنگی یا شخصیتی که دارند، با این آموزهها کنار میآیند و آنها را میپذیرند. درواقع به عبارتی آنها بکارت ذهنی برای خودشان انتخاب میکنند و با آن کنار میآیند.
اصلیترین آسیب بکارت ذهنی، این است که زن خودش را از لذت جنسی منع میکند و به عبارتی این را برای خودش غلط و ناروا میداند. همین موضوع سبب میشود که هیچگاه در ازدواج به رضایت صد در صد نرسد. درنهایت او به پوچی و خلائی در خود پی میبرد و در زندگی مشترکش بهنوعی از سردرگمی یا نارضایتی میرسد. این روند میتواند خیلی راحت زندگی زناشویی را تهدید کند.
سلامت زیستی
سلام . رابطه جنسی تنها برای بقای نسل آفریده شده است و به علت ترویج پورنوگرافی و فیلم های هالیوودی و فرهنگ سکس و استخدام افرادی که برای پول تظاهر کردن به لذت بردن میکنند ، انسان های مدرن امروزی فکر میکنند که قرار است رابطه زن و مرد بخش های شهوانی زیادی داشته باشد و اصولا هدف فقط لذت بردن باشد .
در حالی که زن و مرد تنها وظیفه اصلی اشان شکوفایی خود و فرزندانشان است و در این راه باهم شراکت و توافق میکنند .
لذت طلب بودن در زندگی فقط افسردگی و رنج به بار می آورد .
هیچکس قرار نیست عاشق کسی باشد ! فقط قرار است مبادلاتی برای اهدافی مشترک صورت بپذیرد .