تجاوز جنسی یکی از مخوفترین و ناراحت کنندهترین اتفاقاتی است که میتواند برای هر کسی رخ بدهد. تجاوز جنسی انواع متعددی دارد و در تمام جوامع هم میتوان کم و بیش آن را مشاهده کرد.
در ادامه این مقاله از سلامت زیستی با ما باشید تا در خصوص انواع تجاوز جنسی و نحوه مقابله با آن بیشتر بدانیم.
تعریف لغوی
از نظر لغوی تجاوز به معنای ستم و تعدی است. در واژه نامه دهخدا یکی از معناهای این کلمه تخطی و خطا میباشد. در اصطلاح هم تجاوز به معنای نوعی رفتار خشن و تحقیر کننده است که با اعمال قدرت و اعمال جنسی و البته به اجبار به فرد تحمیل میشود. در این موارد روابط جنسی کمتر موضوع اصلی بوده و بیشتر موارد روانی و مسائل دیگر در میان است.
از نظر قانونی چه تفاوتی بین تجاوز جنسی و آزار جنسی وجود دارد؟
تجاوز جنسی آخرین مرحله از آزار جنسی است. اما آزار جنسی میتواند مجموعهای از کلامها، رفتارها، هیزی کردن، لمس بی اجازه بدن دیگران و غیره باشد. برای مثال زمانی که راننده سرویس کودکان با کلمات نادرست و دور از ادب با آنها یا در مقابل آنها صحبت میکند، به نوعی باعث آزار جنسی کودکان شده است. در مواردی که فرد با کلمات جنسی فحاشی میکند، فرد میتواند قانونا از او برای این آزار جنسی شکایت کند.
انواع تجاوز جنسی
تجاوز جنسی چند نوع مختلف دارد که معمولا به نسبت جنسیت و نسبت فامیلی هر کدام از طرفین مشخص میشود. برخی از انواع تجاوز جنسی عبارتند از تجاوز به وسیله یک آشنا، تجاوز دست جمعی، تجاوز زناشویی یا تجاوز زوجی، تجاوز به محارم، سو استفاده جنسی از کودکان، تجاوز در زندان، تجاوز جنگی و تجاوز از نظر قانونی است.
آثار متعدد تجاوز جنسی
قربانیان تجاوز ممکن است از جنبههای مختلف آسیب ببینند. برای مثال ممکن است نتوانند مانند قبل کارهایشان را انجام دهند و در موارد متعددی مانند تمرکز، الگوهای خواب و غذا خوردن و غیره درگیر مشکل شوند. همچنین این احتمال وجود دارد که تند خو و پرخاشگر شوند. بعد از تجاوز قربانی استرسهای طولانی و حاد را تجربه میکنند و همچنین ممکن است درگیر اختلالهای استرسی مانند عواطف شدید و غیرقابل پیش بینی باشند. همچنین ممکن است نتوانند خاطراتشان را به یاد بیاروند.
در ماههای بعد از تجاوز قربانی ممکن است از بیان کردن مشکل و در میان گذاشتن آن با دیگران خودداری کند و حتی در مراجعه به پلیس و شکایت کردن یا جلوگیری از یک تجاوز دیگر هم کاری از دستش برنیاید. برخی دیگر از نشانههای اختلالهای استرس عبارتند از:
- خستگی و بیحالی همیشگی
- زوال شخصیت یا گسستگی که در آن فرد حس بیعلاقگی و کرختی دارد و جهانبینی و ارتباطش با دیگران دچار مشکل و تغییر میشود.
- سختی در به خاطر آوردن برخی از بخشهای تجاوز
- بررسی تجاوز در افکار، خاطرهها و کابوسها
- جلوگیری از کارها و احساساتی که برای او یادآور تجاوز هستند. (مانند رابطه جنسی با همسر)
- استرس یا شنیدن زنگ گوش
- دوری از زندگی اجتماعی و گوشهگیری
ذهن یک متجاوز چگونه است؟
شاید از نظر عامه متجاوز کسی است که تنها میخواهد به هر طریقی نیاز جنسی خود را برطرف کند. اما موضوع این نیست. مطالعات نشان داده است که افرادی که تجاوز میکنند، بیشتر از بعد جنسی از نظر روانی درگیر مشکلاتی هستند که نمیتوانند برای رفع نیازهای خود به دنبال یک چهارچوب درست و اصولی باشند.
چرا مردان تجاوز میکنند؟ این کاملا اشتباه است که فکر کنیم تجاوز مردان ناشی از تغییران هورمونی و نیازهای جنسی آنهاست. یک مرد در خیابان در همان لحظه به زن تجاوز نمیکند. چرا که میداند این کار اشتباه و غلط بوده و تبعاتی برایش در بر دارد. او این تمایل را مخفیانه و به دور از دید دیگران دنبال میکند.
تجاوز به هیچ عنوان یک عمل جنسی نیست. بلکه یک تهاجم جنسی است. هدف آن هم تنها پیروزی در یک درگیری و به دست آوردن هدفی است که دارد. درواقع تجاوز یک جنگ قدرت است که ممکن است برخی از افراد بیمار از پیروزی در آن لذت ببرند.
تجاوز در هر جامعهای به عنوان یک کار زشت و دور از اخلاق شناخته میشود. ولی تجاوز جنسی تنها کار متجاوزانهای نیست که ممکن است برای شما اتفاق بیفتد. زمانی که خشونت روانی، فیزیکی، مالی، بیاعتنایی به حقوق زنان و تبعیض علیه آنها اتفاق بیفتد، همه و همه به نوعی به عنوان یک تجاوز شناخته میشوند. به عبارتی این رفتارها می توانند زنگ خطری برای فرد باشند که بداند حقوقش در حال پایمال شدن است و باید از آن دفاع کند.
نحوه مراقبت از فردی که در معرض تجاوز جنسی قرار گرفته است
در بین تمام اقدامات قانونی یا موضوع برخورد با فرد متجاوز و تمام تنشهایی که این عارضه اجتماعی در پی دارد، یک مسئله به کل به فراموشی سپرده میشود و آن هم این است که چطور با کسی که قربانی تجاوز جنسی است، رفتار کنیم؟ وقتی به کسی تجاوز میشود، با دو نوع عارضه مواجه میشود. یک بخش از این عوارض با سرعت زیاد بروز پیدا کرده و بخش دیگر کم کم خودش را نشان میدهد. شاید از عوارضی که در ابتدا بروز میکند، شک زدگی قربانی است. این فرد خیلی زود دچار سردرگمی شده و حس میکند که شاید خودش مقصر باشد و همچنین از جامعه دوری می کند.
این افراد به خاطر عدم اعتماد به نفس و تصور اینکه خودشان مقصر هستند، مدام و به صورت ظالمانهای خودشان را قضاوت میکنند. آنها از اینکه رفتار یا گفتار یا طرز پوشششان دوباره باعث شود که این اتفاق برایشان بیفتد، وحشت دارند. همچنین ممکن است در مکانهای عمومی و در کنار افراد دیگر دچار استرس شده و نتوانند حضور پیدا کنند. آنها حتی از تماس فیزیکی وحشت دارند و ممکن است تا مدتها بعد نتوانند رابطه جنسی برقرار کنند. همچنین در بلند مدت ممکن است دچار بیاعتمادی به دیگران، عدم اعتماد به نفس و نفرت از رابطه جنسی شوند.
در این مواقع در صورتی که قربانی از یک مشاور و متخصص کمک نگیرد، به احتمال زیاد نمیتواند خودش را از این ورطه بیرون بکشد و تا مدتها بعد دچار این مشکل خواهد بود. از طرفی نحوه برخورد خانواده با این افراد هم اهمیت زیادی دارد. آنها باید بستری را فراهم کنند تا فرد بتواند به راحتی مشکلش را بیان کند و خودش را مقصر نداند. در خانواده به هیچ عنوان نباید قربانی را مورد سرزنش و قضاوت قرارداد و متوجه وضعیت ویژه و خاص او بود.
سلامتزیستی